معنی علم قرائت خطوط قدیمی
حل جدول
فرهنگ عمید
خواندن چیزی با صدای بلند: قرائت متن بیانیه به پایان رسید،
تٲویل، تفسیر از دین،
علم به درست خواندن قرآن کریم،
لغت نامه دهخدا
قرائت. [ق ِ ءَ] (ع مص) قرائه. رجوع به قرائه شود. خواندن. || خواندن قرآن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
خطوط
خطوط. [خ ُ] (ع اِ) ج ِ خط. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد). || سند. نوشته گواهی: بفرمود تا بدیار شام و زمین حجاز... بگشتند و خطوط از جمله ٔ سادات و علویان بستدند. (کتاب النقض).
- خطوط شعاعی، مجموعه ای از خطوط که از یک نقطه گذرد.
قرائت خانه
قرائت خانه. [ق ِ ءَ ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) جائی که برای قرائت و مطالعه آماده شده است. اطاقی است در کتابخانه های عمومی برای مطالعه کنندگان.
قرائت کردن
قرائت کردن. [ق ِ ءَ ک َ دَ] (مص مرکب) خواندن. (ناظم الاطباء).
واژه پیشنهادی
هیراتیک
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ فارسی آزاد
قِرائَت، خواندن، خواندن هر نوشته (جمع: قِراءات)،
فرهنگ معین
فرهنگ واژههای فارسی سره
خواندن
مترادف و متضاد زبان فارسی
تلاوت، خواندن
معادل ابجد
1629